نسیم حیات
نسیم حیات

نسیم حیات

نماز و وسواس های فکری

وسواس فکری که می تواند مشکلات متعدد و مسایل آزار دهندة بسیاری را برای شخص مبتلا و اطرافیانش به همراه داشته باشد . در این حالت شخص مبتلا ممکن است تصاویری ذهنی به شکل صحنه های وحشتناک و ناراحت کننده بسیاری داشته باشد که هر چه بیمار سعی در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمی تواند از آنها خلاص شود این وسوسه فکری از موضوعات بسیار کلی مانند سؤال ذهنی درباره اینکه : چه کسی خدا را آفریده ؟ هدف از زندگی چیست ؟ و .. گرفته تا افکار گناه آلوده جنسی و ترسهای مرضی و .. متفاوت است و تقریبا همه این افکار بیمار را در وضعیت وحشتناکی قرار می دهند .

اما درست برخلاف آنچه که در مورد شخصیتهایی مثل " جان بانی یان " ( خطیب و مؤلف انگلیسی در قرن هفدهم ) که به شدت از افکار وسواسی در ارتباط با خدا و مذهب رنج می برد . به نظر می رسد ، مذهب و شکوهمندترین جلوه آن یعنی " نماز " می توانند در زدودن وسواس فکری نقش بسیار مهمی بازی کنند .
گواه این موضوع نیز یادآوری این مساله است که در منابع اسلامی وسواس پدیده شناخته شده ایست و به آن به عنوان " وسوسه ای از سوی شیطان " اشاره می شود . به عنوان مثال در کتاب اصول کافی (باب عقل و جهل) آمده است : " در نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است که شیطان را اطاعت می کند؟ "
در این مورد حتی منابع اسلامی از قول معصومین (ع) روشهای متعددی را برای پیشگیری و درمان وسواس پیشنهاد کرده اند ، که از آن جمله بهره از ادعیه و اذکار خاصی از جمله ( لا اله الا ا… ) و ( لا حول و لا قوه الا باا … ) می باشد که در حقیقت ما حصل همه آن روشها را می توان در " ذکر خدا " خلاصه کرد.
در منابع علمی جدید ، برای متوقف کردن افکار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و حتی قبل از آن درمان ها ، از روش های خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش " توقیف فکر " نام داد و بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند .(4)
با این وصف برخی از اذکار و توجهات حین نماز نه تنها به این قبیل روشها قابل مقایسه است ، بلکه بسیار موثرتر به نظر می رسد .
استفاده زبان و ذهن از ذکر " غیر المغضوب علیهم و الضالین " که جدائی راه مؤمن را از ابلیس و شیطان نشان می دهد دست کم ده بار ، طی نمازهای یومیه و فیض بردن از سوره مبارکه " ناس " بعد از حمد ، بخصوص توجه آیات شریفه " من شر وسواس الخناس " " الذی یوسوس فی الصدور الناس " به عنوان عواملی قدرتمند در توقف افکار وسواسی مطرحند .
همان طور که اشاره شد ائمه معصوم (ع) که پزشکان حقیقی بشرند ، برای دوری از وسواس " ذکر خدا " را پیشنهاد کرده اند و این فرمان الهی است که " برای ذکر من نماز را به پا دارید " ( اقم الصلوه لذکری ).

1. بحار الانوار . جلد 69 ، صفحه 124 ، حدیث 2
2. ترجمه سیناپس کاپلان ـ سادوک ـ جلد 2 ـ ص 519
3. همان منبع ص 524
4. روانپزشکی لینفوردریس ـ ص 302

استعمال عطر

از مستحبات نماز آن است که انسان بوی خوش به بدن و لباسش بزند و با لباس پاکیزه نماز بخواند و بااحترام و وقار برای عبادت خدا مشغول شود.
لحظات آخر عمر حضرت فاطمه زهرا (س) بود. چند لحظه‌ای به اذان مغرب باقی مانده بود. نزدیک بود که وقت نماز فرا برسد. فاطمه (س) به «‌اسماء بنت عمیس» فرمود:
« عطر مرا بیاور تا خود را خوشبو سازم و آن لباس را که با آن نماز می‌خوانم بیاور.» سپس وضو گرفت و در این هنگام که می‌خواست نماز بخواند، حالش منقلب شد، سرش را به زمین نهاد. به اسماء گفت : «‌کنار سرم بنشین، هنگامی که وقت نماز فرا رسید، مرا بلند کن تا نمازم رابخوانم، اگر برخاستم که چیزی نیست و اگر برنخاستم شخصی را نزد علی (ع) بفرست تا خبر فوت مرا به او بدهد.
اسماء می‌گوید : وقت نماز فرا رسید، گفتم : «‌الصلاه یا بنت رسول ا... » ای دختر رسول خدا وقت نماز است.»
جوابی نشنیدم، ناگاه متوجه شدم که حضرت زهرا (س) از دنیا رفته است.
منبع:داستانها و حکایتهای نماز چهارده معصوم (ع

عنایت امام زمان عج به نمازگزاران عاشق

ملا زین العابدین سلماسى، شاگرد علامه بحرالعلوم مى گوید:
در خدمت بحر العلوم به حرم مطهر امام حسن عسکرى علیه السلام رفتیم، براى زیارت و نماز. پس از زیارت، چند نفر بودیم که به امامت علامه نماز خواندیم. ایشان پس از تشهد رکعت دوم، کمى ایستاد و به جایى خیره ماند. توقفش از حالت عادى بیشتر شد. پس از تمام شدن نماز، کنجکاو شده بودیم تا بدانیم علت توقف علامه چه بود؛ اما هیچکدام از ما جرات نمى کرد از ایشان علت را سوال کند.
برگشتیم منزل. سر سفره یکى از دوستان به من گفت: شما از سید بپرس. گفتم: شما از من به سید نزدیکترى، خودت بپرس.
آرام صحبت مى کردیم، اما علامه متوجه ما شد و گفت: شما دو نفر درباره چى حرف مى زنید؟ من جرات کردم و گفتم: آقا مى خواهیم بدانیم سر توقف شما در حال نماز چه بود؟ ایشان با آرامش جواب داد: در حال نماز بودیم که حضرت بقیة الله ارواحنا الفداء براى زیارت پدر بزرگوارش وارد حرم شد، من از دیدن چهره نورانى حضرت مبهوت شدم و آن حالت به من دست داد. )( در نمازم خم ابروى تو با یاد آمد حالتى رفت که محراب به فریاد آمد

منبع:نماز، نیاز عاشقان