نسیم حیات
نسیم حیات

نسیم حیات

آداب سلام نماز

بدان که عبد سالک چون از مقام سجودف که سرّ او «فنا» است، به خود آمد و حالت صحو و هوشیاری برای او دست داد و از حال غیبت از خلق به حال حضور رجوع کرد، سلام دهد به موجودات، سلام کسی که از سفر و غیبت مراجعت نموده. پس در اول رجوع از سفر، سلام به نبی اکرم دهد؛ زیرا که پس از رجوع از وحدت به کثرت، اول حقیقت تجلی حقیقت ولایت است «نحن الاولون السابقون».(1) و پس از آن، به اعیان دیگر موجودات به طریق تفصیل و جمع توجه کند.
و کسی که در نماز، غایب از خلق نبوده و مسافر الی الله نشده، برای او سلام حقیقت ندارد و جز لقلقه ی لسان نیست. پس، ادب قلبی سلام به ادب جمیع صلوة است؛ و اگر در این نماز، که حقیقت معراج است، عروجی حاصل نشده و از بیت نفس خارج نشده، سلام برای او نیست. و نیز در این سفر اگر سلامت از تصرفّات شیطان و نفس امّاره بود، و در تمام این معراج حقیقی قلب را علتی نبود، سلام او حقیقت دارد و الّا لاسلام له.
آری، سلام بر نبی صلی الله علیه و آله بنابراین، سلام با حقیقت است؛ زیرا که او در این سفر معراجی و در این سیر الی الله صعوداً و نزولاً متصف به سلامت است و در تمام سیر از تصرفات غیر حق عاری وبری است.

پی نوشت:

1- بحارالانوار، ج15، ص15؛ فنحن الاولون و نحن الاخرون. صحیح مسلم، ج2، ص585 و صحیح بخاری، ج1، ص36. نحن الاخرون و نحن السابقون نقل کرده اند.
منبع: برگرفته از کتاب آداب باطنی و اسرار معنوی نماز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد