نسیم حیات
نسیم حیات

نسیم حیات

وضو گرفتن پیامبر صلی الله

یکی از مباحثی که از دیرباز مورد اختلاف شیعه و سنی بوده، شیوه مسح کردن پا هنگام وضو بوده است؛ آیت‌الله‌العظمی سبحانی با استناد به متون دینی به این سوال پاسخ داده است.
به گزارش ایسنا، متن کامل پاسخ این مرجع تقلید به اینکه «چرا شیعیان به جای شستن، پاها را مسح می‌کنند؟» به این شرح است: مسح پاها در وضو پشتوانه قرآنی و حدیثی دارد، اکنون هر دو را به صورت موجز بیان می‌کنیم: ظاهر آیه ششم سوره مائده حاکی از آن است که انسان نمازگزار به هنگام وضو دو وظیفه دارد: یکی شستن (در مورد صورت و دست) و دیگری مسح (در مورد سر و پاها). این مطلب از تقارن و مقایسه دو جمله زیر روشن می‌شود:
1. « فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیدیَکُمْ إِلَى المَرافِق»;
2.«وَ امْسَحُوا بِرُؤسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الکَعْبَیْنِ».
چنانچه ما این دو جمله را به فرد عرب زبانی که ذهن او مسبوق به اختلافات فقهی نباشد ارائه کنیم، بی‌تردید خواهد گفت که طبق این آیه، وظیفه ما نسبت به صورت و دست، شستن و نسبت به سر و پاها، مسح است.
از نظر قواعد ادبی، لفظ «أرجلکم» باید عطف بر کلمه «رؤسکم» باشد که نتیجه آن همان مسح پاهاست، و نمی‌توان آن را بر لفظ پیشین «وأیدیکم» عطف کرد که نتیجه آن شستن پاها می‌باشد؛ زیرا لازمه آن این است که میان معطوف «وَأرجلکم» و معطوفٌ علیه «وأیدیکم» جمله معترضه‌ای «فامسحوا برؤسکم» قرار گیرد، که از نظر قواعد عربی صحیح نیست و گذشته از این مایه اشتباه در مقصود است.
ضمناً در این قسمت (مسح کردن پاها) فرقی میان قرائت جرّ و قرائت نصب وجود ندارد و برمبنای هر دو قرائت، کلمه «أرجلکم» عطف بر کلمه «رؤسکم» است; با این تفاوت که اگر بر ظاهر رؤسکم عطف شود مجرور، و اگر بر محلّ آن عطف شود منصوب خواهد بود. علمای امامیه در تحقیق مفاد آیه وضو بحث‌های گسترده‌ای دارند که طبرسی در مجمع البیان به برخی از آنها اشاره کرده است.
* ریشه اختلاف
بی تردید ظاهر آیه، حاکی از آن است که وظیفه نمازگزار به هنگام وضو، مسح پاهاست، و مفاد آیه، دو کلمه بیش نیست:
1. غسلتان: شستن دستها و صورت.
2. مسحتان: مسح بر سر و پاها.
هرگاه از ابن عباس در مورد کیفیت وضو می‌پرسیدند، او در پاسخ می‌گفت: نزلَ القرآنُ بالمسح: وحی الهی بر مسح بر پا وارد شده است. و نیز می‌گفت: « مردم اصرار بر شستن کردند، در حالی که مسح فرمان داده شده است». ولی باید دید چگونه این اختلاف با ظهور آیه در مسح پدید آمد، از بررسی روایات و تاریخ تشریع وضو به دست می‌آید که دو عامل سبب پیدایش انحراف از ظاهر آیه شده است: 1. سلطه‌ها و حکومت‌ها
 
سلطه‌ها و حکومت‌ها بیشترین تأثیر را در تغییر حکم مسح پاها داشتند، بالاخص حجاج بن یوسف که اصرار می‌ورزید باید پاها شسته شود، زیرا آلودگی پاهای نمازگزاران که غالباً پا برهنه بودند، بسیار ناراحت کننده بود.
انس بن مالک، از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) که عمری طولانی داشت، مدتی در کوفه زندگی می‌کرد. به وی خبر دادند که حجاج می‌گوید: فاغسِلوا بطونَهما وظهورَهما : ظاهر و باطن، پاها را بشویند، وقتی وی این جمله را شنید، سخت شورید و گفت: صَدَق اللّهُ وکَذِبَ الحجّاجُ قال اللّه تعالی: «وَامْسَحُوا بِرُؤسِکُمْ وَأَرْجُلَکُم».
دعوت مردم بر شستن پا از طرف اموی‌ها بسیار جدی و سرسختانه بود به گونه‌ای که فقیهان معاصر، جرأت مخالفت نداشتند. احمد بن حنبل از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از ابومالک اشعری نقل می‌کند که وی به بستگان خود گفت: همدیگر را خبر کنید تا من نماز رسول خدا را برای شما بخوانم، وقتی همگان گرد آمدند، وی گفت : در میان شما بیگانه‌ای نیست؟ گفتند: خیر، وی ظرف آبی طلبید، پس از شستن دهان و بینی، سه بار صورت و دست‌ها را شست، آنگاه بر سر و روی پا مسح کشید و نماز گذارد.
2. تقدیم مصلحت اندیشی بر ظهور آیه
تقدیم مصلحت بر نص قرآنی وحدیث پیامبر، اساس بسیاری از بدعت‌ها است و ما به قسمتی از آنها در کتاب خاصی به نام «بدعت» اشاره کرده‌ایم، اتفاقاً همین نظریه، انگیزه عدول از مسح و روی آوردن به غسل شده است.
ابوبکر رازی، معروف به جصاص(‌05ـ ‌70) در کتاب «احکام القرآن» می‌نویسد: آیه وضو از نظر وجوب مسح یا غسل، مجمل است، لازمه احتیاط این است که پاها شسته شود؛ زیرا در این صورت، هر دو احتمال انجام می‌گیرد. ادعای اجمال در آیه با هدف آن که در مقام بیان وظیفه است، سازگار نیست; به علاوه اگر بنا بر احتیاط باشد، باید دوباره وضو گرفته شود، زیرا ماهیت مسح با غسل متفاوت است.
مؤلف «المنار» از جمله کسانی است که ظهور آیه در لزوم مسح بر پا را انکار نمی‌کند، ولی از طرف دیگر می‌گوید: تر کردن پاهای کثیف و آلوده چه سودی دارد؟! او از یک نکته غفلت کرده که آیه وضو تنها از آنِ بدوی‌ها و انسان‌های غیر نظیف نیست، ‌بلکه وحی الهی شهری و بدوی را همزمان شامل می‌شود و این نور الهی تا روز رستاخیز تابنده است.
جا دارد از مؤلف المنار بپرسیم: مسح بر سر، با یک انگشت (که شافعی آن را کافی می‌داند)، چه سودی دارد؟ به چه دلیل یکی از آن دو، جایز و عقلانی و دیگری نامشروع معرفی می‌شود؟ گذشته از این، وضو تنها نظافت نیست بلکه آمیخته با عبادت است، نظیف‌ترین افراد باید برای نماز وضو بگیرند، و انسان غیر نظیف هم باید ابتدا پاها را بشوید و سپس وضو بگیرد. تا این جا گفتگوی ما مربوط به آیه‌ای از قرآن بود، اکنون دلایل مسح را در روایات مطرح می‌کنیم.
* روایات مسح از پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله)
شاید برخی تصور کنند که در کتب اهل سنت، روایتی از پیامبر درباره لزوم مسح بر پا وارد نشده است، در حالی که با یک بررسی، بیش از سی روایت یافتیم که بسیاری از آنها بیانگر وضوی رسول خدا و اصحاب او است.
دلالت روشن آیه وضو بر لزوم مسح و روایات چشم گیر در این مورد، ایجاب می‌کند که فقیهان اهل سنت در این مسأله تجدید نظر کنند و از این طریق گامی به سوی وحدت در رفتار بردارند و در این مورد از گروه کثیری از بزرگان صحابه و تابعان که وضوی آنان بر اساس مسح برپا بود، پیروی کنند، اکنون اسامی برخی از آنان را در این جا می‌آوریم:
1. امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) فرمود: «رَأیتُ رَسُولَ اللّهَ یمسَحَ ظاهَرهما».
2. جابر بن عبداللّه گوید: امام محمد بن علی بن الحسین(علیه السلام) معروف به باقرالعلوم که عظمت و جلالت علمی و فقاهت او مورد اتفاق همگان است ـ به من فرمود: «اِمسَح عَلى رَأْسِکَ وَقَدَمَیکَ»، «بر سر و پاهایت مسح بکش».
3. بسر بن سعید می‌گوید: عثمان وضو گرفت و بر سر و پاها سه بار مسح کشید و گفت: رسول خدا این چنین وضو می‌گرفت.
4. حمران بن أبان ـ غلام عثمان ـ از او نقل می‌کند : پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) پس از شستن صورت و دست، بر سر و پاها مسح می‌کشید.
5.عبداللّه بن زید مازنی، معروف به ابن عماره می‌گوید: پیامبر وضو گرفت و «مسح رأسه ورجلیه»; سر و پاهایش را مسح کشید.
6. عبداللّه بن عباس، پیوسته می‌گفت: إنّ الوضوء غسلتان ومسحتان.
7. عامر الشعبی، می‌گفت: اساس وضو را دو شستن و دو مسح کشیدن تشکیل می‌دهد و لذا در تیمم بدل از وضو، مواضع شستن برای تیمم محفوظ مانده و جایگاه مسح الغاء شده است.
8. رفاعة بن رافع از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، از آن حضرت چنین نقل می‌کند: پیامبر بر سر و پاها، تا دو برآمادگی مسح می‌کشید.
9. ابو مالک اشعری، صحابی رسول خدا ، به عشیرة خود وضوی رسول خدا را آموزش داد و در پایان بر روی پاها مسح کشید.
10. رفاعة بن رافع، صحابی رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، از آن حضرت نقل می‌کند که فرمود: «نماز هیچ‌یک از شما پذیرفته نمی‌شود تا وضوی کامل بگیرد، صورت و دست‌ها را بشوید و سر و پاها را تا دو برآمادگی مسح کند».
ما از میان اعلام صحابه و تابعان به ذکر ده نفر اکتفا کردیم، اسامی شخصیت‌هایی که مسح بر سر را از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و بزرگان صحابه و تابعان نقل کرده‌اند، در کتاب «الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف»، ج1، ص 56 ـ 95 وارد شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد