* فلسفه وضو و غسل چیست؟
* احکام شرعى دو گونهاند: 1ـ دستهاى که برخى از حکمتهاى آنها در قرآن و روایات اسلامى بیان شده است؛ مانند روزه که یکى از حکمتهاى آن را قرآن پرهیز از گناه دانسته است (بقره، آیه183).
2ـ احکامى که در آیات و روایات اشارهاى به فلسفه آنها نشده و یا دستکم به دست ما نرسیده است. در این موارد ممکن است با دلیلهاى عقلى یا تجربى به بخشى از آنها پىببریم، ولى چون علم و عقل ما محدود است نمىتوانیم فلسفه کامل آن را به دست آوریم. البته این بدان معنا نیست که انجام کار را بر دانستن حکمتش مبتنى کنیم، بلکه روحیه بندگى خداوند اقتضا مىکند تا فرمانبردار بىچون و چراى پروردگار خود باشیم و هر دستورى را ـ هر چند بدون آگاهى از حکمت آن ـ اطاعت کنیم و این به معناى تقلید کورکورانه نیست، چرا که فرض این است که پروردگار خود را به خوبى مىشناسیم و مىدانیم که هرگز فرمانى را به زیان بندهاش صادر نمىکند، بلکه تمام احکام الهى براى رساندن او به کمال و تأمین سعادت و خوشبختى او در آخرت است و هر دستورى به ما دهد، صلاح و خیر ما را در آن دیده است. همچنان که یک بیمار چون مىداند پزشک معالجش خیر و صلاح او را مىخواهد و در پى بهبودى بیمارى اوست، داروهایى را که برایش تجویز کرده است مصرف مىکند، بدون اینکه از حکمت آنها آگاهى داشته باشد.[1]
درباره حکمت و فلسفه وضو و غسل نیز همه حکمتهاى آنها براى ما روشن نیست، لیکن دستکم دو فایده روشن مى توان براى آنها بیان کرد:
نخست: فایده بهداشتى؛ از نظر بهداشتى، شستن دستها و صورت، آن هم پنج بار در شبانه روز، اثر قابل ملاحظهاى بر نظافت بدن دارد، ضمن این که تماس آب با پوست بدن در تعادل اعصاب بسیار مؤثر است.
دوّم: فایده اخلاقى و معنوى؛ از نظر اخلاقى و معنوى نیز چون این عمل با قصد قربت و براى خدا انجام مىشود، اثر تربیتى دارد و به یک معنا انسان با انجام وضو از فرق سر تا قدم، در راه اطاعت خدا گام بر مىدارد.
امام رضا(علیه السلام) فرمود: فرمان به وضو، براى این است که بندگان هنگام ملاقات خدا پاک باشندو دستورهاى او را به کار بندند؛ از آلودگىها و نجاستها بر کنار شوند؛ علاوه بر این، وضو سبب مىشود که آثار خواب و کسالت از انسان برطرف شده و قلب براى قیام در پیشگاه خدا نور و صفا یابد.[2]
غسل نیز فلسفه مشابهى دارد و طهارت و پاکى بدن از آلودگىها در آن نهاده شده و مانند عبادت، سبب تقرب الهى و رشد معنویت انسان است.البته برخى مىگویند: موضع خاصى در غسل نجس شده و شستن همان موضع باید کافى باشد، پس چرا همه بدن را باید شست؟
درپاسخ باید گفت:از نکاتى که دانشمندان مىگویند و همچنین روایتى که از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است استفاده مىشود که جنابت، همه بدن را تحت تأثیر قرار مىدهد، نه موضع خاصى را، لذا شستن همه بدن لازم است.[3]
این مطالب از آیه 6 سوره مائده نیز استفاده مىشود: (مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَج وَلَـکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ)؛ خدا نمىخواهد براى شما مشکل ایجاد کند، بلکه مىخواهد شما را پاک سازد.[4] همچنین انسان وقتى در محضر بزرگى قرار مىگیرد، خود را آراسته و نظیف مىنماید و شرفیابى به محضر خدا به طهارت و نظافت نیاز دارد که با غسل و وضو تأمین مىشود.
پی نوشت:
[1]. محمدحسن نجفى، جواهرالکلام، ج26، ص38.
[2]. حرّعاملى، وسائل الشیعه، ج1، ص257; ناصر مکارم شیرازى، پرسش و پاسخ، ص397.
[3]. همان، وسائل الشیعه، ج1، ص466; همان، پرسش و پاسخ، ص399.