حقیقت و واقعیت نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ :
مطلب اساسی در شناخت هر پدیدهای، شناخت حقیقت آن است. دربارهی نماز نیز شناخت حقیقت آن از اساسیترین اموری است که هر مسلمان باید بدان آگاه باشد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ حقیقت نماز را «سفر»ی میداند که مبدأ آن بیت نفس و الی الله و فی الله و من الله است: از آن چه مذکور شد از سرّ صلوه که حقیقت آن عبارت است از سفر الی الله و فی الله و من الله است...[12]
همچنین ایشان در این باره میفرمایند: ... و آن عبارت است از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی که در اوضاع به سجدهی ثانیه که فنای از فنا است و در اذکار به «ایاک نعبد» که مخاطبهی حضوری است، حاصل میشود.[13]
نکتهی دیگر دربارهی حقیقت نماز، این است که نماز را غیر از این ظاهر «باطنی» است؛ یعنی حقیقت نماز، همان باطن آن است: نماز بلکه جمیع عبادات را غیر از این صورت و قشر و مجاز، باطن و لُب و حقیقتی است و این از طریق عقل معلوم است و از طریق نقل، شواهد کثیره دارد.[14]
در حدیثی آمده است که فردی شقی به نام «رزام مولی خالد بن عبدالله» دربارهی حدود نماز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسش میکند. ایشان در پاسخ میفرمایند: «نماز چهار هزار حدّ دارد که تو نمیتوانی یکی از آنها را ادا کنی». حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ با بیان این حدیث، آن را دلیلی بر وجود باطن و حدود باطنی نماز میداند. و استنباط میکند که: اگر این چهار هزار حدّ که جناب صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند از حدود ظاهر و آداب صوریه بود، نمیفرمودند: تو یکی از آنها را (هم) ادا نمیکنی و وفا نمینمایی؛ زیرا که معلوم است که همه کس میتواند به آداب صوریه نماز قیام کند.[15]
ایشان، تغییر حالت ائمه ـ علیهم السّلام ـ در نماز بر اثر خوف و خشیت خداوندی، دلیلی بر اثبات بعد باطنی نماز میدانند. باطن نماز نیز همانند ظاهر آن، آداب و شرایطی دارد که اقامهی آنها حقیقت نماز را محقّق میکند. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ میفرمایند: از برای نماز غیر این صورت، حقیقتی است و غیر از این ظاهر، باطنی است و همان طور که صورت آن را آداب و شرایط صوریهای است، باطن آن را نیز آداب و شرایطی است که شخص سالک باید آنها را مراعات کند.[16]
مسألهی دیگر دربارهی حقیقت نماز این است که «اصل نماز، یک رکعت است» و این سفر معنوی در طی این رکعت محقّق میگردد. امام ـ رحمه الله علیه ـ میفرمایند: باید دانست که اصل صلاه، یک رکعت و بقیهی رکعات آن از فرایض و نوافل برای اتمام همان یک رکعت است.[17] سپس به بیان حدیثی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ در این باره میپردازند.
واپسین نکته دربارهی حقیقت نماز این است که بر اساس نظر امام ـ رحمه الله علیه ـ نماز اقامهی توحیدهای سهگانه (توحید ذات، افعال و صفات) است. ایشان میفرمایند: بدان که اهل معرفت، قیام را اشاره به توحید افعال دانند، چنان چه رکوع را به توحید صفات و سجود را به توحید ذات اشاره دانند.[18] از این بیان میتوان نتیجه گرفت که اقامهی نماز واقعی، اقامهی توحید واقعی است و اقامهی توحید مستلزم نفی هر چه غیر اوست، حتّی خواستههای نفسانی.
از این رو، حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ پس از این که مهمترین احوال نماز را در قیام و رکوع و سجود میبینند و آن ها را مقوّم اقامهی توحید میشمارند، در ادامه میفرمایند: پس گوییم که چون صلاه معراج کمال مؤمن و مقرّب اهل تقوی است. متقوّم به دو امر است که یکی، مقدمهی دیگری است. اول، ترکیب خودبینی و خودخواهی که آن حقیقت و باطن تقوی است.