نسیم حیات
نسیم حیات

نسیم حیات

حکمت و فلسفه نماز(1)

گرچه نماز چیزی نیست که فلسفه اش بر کسی مخفی باشد، ولی دقت در متون آیات و روایات اسلامی ما را به نکات بیشتری در این زمینه رهنمون می گردد:
1. روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است, همان « ذکر الله » است که در آیه‌ی فوق به عنوان برترین بیان شده است.
البته ذکری که مقدمه ی فکر, و فکری که انگیزة عمل بوده باشد, چنانکه در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است که در تفسیر جمله ی و لذکر الله اکبر فرمود: ذکرا لله عند ما احل و حرم « یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام »
(یعنی به یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد.)[1]
2. نماز وسیله ی شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می کند, لذا در حدیثی می خوانیم: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ از یاران خود سؤال کرد: لو کان علی باب دار الحد کم نهر و اغتسل فی کل یوم منه خمس مرات اکان یبقی فی جسه من الدرن شیء؟ قلت لا, قال: فان مثل الصلاة کمثل النهر الجاری کلما صلی کفرت ما بینهما من الذنوب: « اگر بر در خانة یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پپنج بار خود را در آن شستشو دهد, آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می ماند؟».
در پاسخ عرض کردند: نه, فرمود: « نماز درست همانند این آب جاری است, هر زمان که انسان نمازی می خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود»[2]
و به این ترتیب جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه می نشیند, با مرهم نماز التیام می یابد و زنگارهائی که بر قلب می نشیند زدوده می شود.
3. نماز سدی در برابر گناهان آینده است, چرا که روح ایمان را در انسان تقویت می کند, و نهال تقوی را در دل پرورش می دهد, و می دانیم « ایمان » و « تقوی » نیرومند ترین سد دربرابر گناهان است, و این همان چیزی است که در آیه ی فوق به عنوان نهی از فحشاء و منکر بیان شده است , و همان است که در احادیث متعددی می خوانیم : افراد گناهکاری بودند که شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان کردند فرمودند: غم مخورید, نماز آنها را اصلاح می کند و کرد.
4. نماز, غفلت زدا است, بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند, اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف, و در هر شبانه روز پنج بار انجام می شود, مرتباً به انسان اخطار می کند, هشدار می دهد, هدف آفرینش او را خاطر نشان می سازد, موقعیت او را در جهان به او گوشزد می کند و این نعمت بزرگی است که انسان وسیله ای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.
5. نماز خود بینی و کبر را درهم می شکند, چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاک در برابر خدا می گذارد, خود را ذره ی کوچکی در برابر عظمت او می بیند, بلکه صفری در برابر بی نهایت.
پرده های غرور و خود خواهی را کنار می زند, تکبر و برتری جوئی را در هم می کوبد.
به همین دلیل علی ـ علیه السّلام ـ در آن حدیث معروفی که فلسفه های عبادات اسلامی در آن منعکس شده است بعد از ایمان, نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین میکند می فرماید: فرض الله الایمان تطهیراً من الشرک و الصلوة تنزیهاً عن الکبر ... : خداوند ایمان را برای پاکسازی انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را برای پاکسازی از کبر» [3]
6. نماز وسیله پرورش فضائل اخلاق و تکامل معنوی انسان است, چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون می برد, به ملکوت آسمانها دعوت می کند, و با فرشتگان هم صا و همراز می سازد, خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو بر می خیزد.
تکرار این عمل در شبانه روز آن هم با تکیه روی صفات خدا, رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصاً با کمک گرفتن از سوره های مختلف قرآن بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوی نیکیها و پاکیها است اثر قابل ملاحظه ای در پرورش فضائل اخلاقی در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می خوانیم که در فلسفه نماز فرمود:
الصلوة قربان کلی تقی : « نماز وسیله ی تقرب هر پرهیزکاری به خدا است. »[4]
7. نماز به سایر اعمال انسان ارزش و روح می دهد ـ چرا که نماز روح اخلاص را زنده می کند, زیرا نماز مجموعه ای است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه, تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان می پاشد و روح اخلاص را تقویت می کند.
لذا در حدیثی معروفی می خوانیم که امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ در وصایای خود بعد ازآن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود: الله الله فی الصلوة فانها عمود دینکم : « خدا را خدا دربارة نماز , چرا که ستون دین شما است».[5]
می دانیم هنگامی که عمود هیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طنابها و میخهای اطراف محکم باشد اثریندارد, همچنین هنگامی که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد. در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ می خوانیم: اول ما یحاسب به العبد الصلوة فان قبلت قبلا سائل عمله, و ان ردت رد علیه سائل عمله: « نخستین چیزی که در قیامت از بندگان حساب می شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول می شود, و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود می شود»!
شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است, اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولی سائر اعمال است در او زنده می شود, و گرنه بقیة اعمال او مشوب و آلوده می گردد و از درجه اعتبار ساقط می شود.
8. نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازی زندگی می کند, چرا که می دانیم مکان نماز گزار, لباس نمازگزار, فرشی که بر آن نماز می خواند, آبی که با آن وضو می گیرد و غسل می کند, محلی که در آن غسل و وضو انجام می شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد کسی که آلوده به تجاوز و ظلم, ربا, غصب, کم فروشی, رشوه خواری و کسی اموال حرام باشد چگوه می تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابر این تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران.
9. نماز علاوه بر شرائط قبول یا به تعبیر دیگر صحت شرائط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر برای ترک بسیاری از گناهان است.
در کتب فقهی و منابع حدیث, امور زیادی به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مسأله شرب خمر است که در روایات آمده است: لا تقبل صلوة شارب الخمر اربعین یوماً الا ان یتوب: « نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر این که توبه کند.»[6]
و در روایات متعددی می خوانیم: از جمله کسانی که در نماز آنها قبول نخواهد شد پیشوای ستمگر است»[7]
و در بعضی از روایات دیگر تصریح شده است که نماز کسی که زکات نمی پردازد قبول نخواهد شد, و همچنین روایات دیگری که می گوید: خوردن غذای حرام یا عجب و خود بینی از موانع قبول نماز است, پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولی تا چه حد سازنده است؟
10. نماز روح انضباط را در انسان تقویت می کند, چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است, همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها, پذیرش انضباط را در برنامه های زندگی کاملاً آسان می سازد. همة اینها فوائدی است که در نماز, قطع نظر از مسأله جماعت وجود دارد و اگر ویژگی جماعت را بر آن بیفزائیم ـ که روح نماز همان جماعت است ـ برکات بی شمار دیگری دارد که این جا جای شرح آن نیست, بعلاوه کم و بیش همه از آن آگاهیم. گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعی که از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده پایان می دهیم:
امام در پاسخ نامه ای که از فلسفة نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:
علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است, و مبارزة با شرک و بت پرستی, و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع, و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته, و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار. و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد, گرد و غبار فراموشکاری بر دل او ننشیند, مست و مغرور نشود, خاشع و خاضع باشد, طالب و علاقمند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد. علاوه بر این که مداومت ذکرخداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل می گردد, سبب می شود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند, روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید. و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او, انسان را از معاصی باز می دارد. و از انواع فساد جلوگیری می کند.[8]
11. بازداری از حرص و آز و کم طاقتی: خداوند متعال می فرماید: انسان حریص و کم طاقت آفریده شده و هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می کند و هنگامی که خوبی به او رسد مانع از دیگران می شود, مگر نماز گزاران, آنان که نماز ها را پیوسته انجام می دهند.[9]

نویسنده:آیت الله مکارم شیرازی
منبع: سایت اندیشه قم

پی نوشت ها:

[1] . بحار الانوار جلد 82 صفحه 200.
[2] . وسائل الشیعه جلد 3, ص 7, ( باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حدیث 3).
[3] . نهج البلاغه, کلمات قصار 252.
[4] . نهج البلاغه, کلمات قصار, جمله 136.
[5] . نهج البلاغه, نامه ها ( وصیت ) 47.
[6] . بحار ج 84 ص 317 و 320.
[7] . بحار, ج84, ص 318.
[8] . وسائل الشیعه, ج3, ص 4.
[9] . معارج, آیات 19 تا 24.

آثار اخروی نماز

نماز، عطیه ای الهی است که به عنوان فلاح مطلق«حی علی الفلاح» و بهترین عمل «حی علی خیر العمل» و ستون خیمه دین«الصلوه عمود الدین»[1] معرفی شده است. نماز عروج به قبله‎ی رفیع انسانیت «الصلوه معراج المؤمن»[2] است که تعالی روح و کسب ملکات اخلاقی و نجات از فساد و تباهی از رهگذر آن حاصل می آید «إن الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر»[3]. دریافت نشان عبودیت از رهگذر این عبادت زیبای الهی،‌ برای انسانی میسّر است که شرایط صحت و قبول و کمال این عبادت عظیم را به نحو احسن بجای آورد. وقتی عبد این عبادت الهی را «که جز بر خاشعان بزرگ مینمایاند»،‌[4] به طور شایسته به انجام رساند،‌ آثار عظیمی اعم از فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی را بدنبال خواهد داشت که در حقیقت ثمره و نتیجه عمل او محسوب می شود. در این نوشتار مختصر در صدد بیان همه جانبه این آثار نیستیم بلکه به برخی از آثار برزخی و اخروی این عبادت درخشان در آیات و روایات اشاره می کنیم.
آثار نماز در آیات الهی(توجه یا بی توجهی به نماز):
1. یاد کردن خدا از بنده‎ خود:
خداوند در سوره طه می فرماید:«اقم الصلوه لذکری»[5] نماز ذکر و یاد خداست. این آیه وقتی در کنار این آیه شریفه«فاذکرونی اذکُرکم .....»[6] تفسیر شود این نتیجه را افاده می کند که وقتی عبد بیاد حق باشد حق هم به یاد او خواهد بود.[7] مفسرین در ذیل آیه شریفه«فاذکرونی اذکرکم» در بیان اینکه «مراد از یاد آوری بندگان چیست؟ بیانات متنوعی را ذکر کردند که از جمله آن موارد عبارت است از:
الف: مرا در «دنیا» یاد کنید تا شما را در «جهان دیگر» یاد کنم.
ب: مرا به «دعا» یاد کنید تا شما را به اجابت یاد کنم (این استجابت می تواند هم در دنیا و هم در بزرخ و هم در قیامت نصیب بنده شود)
ج: مرا به هنگام وفور نعمت یاد کنید تا شما را در سختی ها یاد کنم(این سختی هم اعم است)[8]
2. نائل شدن به مقام شفاعت کبری:
خداوند در سوره‎ی اسری خطاب به وجود نازنین رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»
ترجمه: و بعضی از شب را بیدار باش و تهجد کن که این نماز شب، تنها بر تو واجب است، باشد که خدایت به مقامی محمود (شفاعت) مبعوث گرداند. پس ثمره و نتیجه این برنامه‎ی الهی، رسیدن به مقام محمود است و روایات فریقین در ذیل آیه، مقام محمود را به عنوان مقام شفاعت کبری تفسیر کرده است که رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در روز قیامت در آن مقام قرار می گیرد.[9]
3. دریافت اجر الهی و باز یافتن به آرامش کامل:
در سوره بقره حقتعالی می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[10]
در پرتو ایمان و عمل صالح و برپاداشتن نماز و ..... مستحق دو جایزه می شوند:
1. دریافت پاداش(لهم اجرهم ....) 2. بهره مندی از آرامش کامل (لا خوف .....) که هیچ اضطراب و غمی به همراه آن وجود ندارد.
اما آثار نماز در برزخ:
4. دفع وحشت های قبر:
رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: «ان الصّلاه تأتی الی المَیّتِ فی قبره بصوره شخص انور اللّونِ یونسُهُ فی قبره و یدفَعُ عنه اهول البرزخ»
نماز به صورت انسانی سفید چهره، وارد قبر میت شده و با او انس می گیرد و وحشت های برزخ را از او برطرف می کند.[11]
5. مونس انسان در قبر:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«الصلاهُ انس فی قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنکر و نکیر»
نماز مونس (نمازگزار) در قبر و فراش نیکو در زیر او،‌ و پاسخ نمازگزار برای نکیر و منکر می باشد.[12]
6. دیدار ملائکه از انسان در قبر:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«کسی که به قصد شرکت در نماز جماعت، و به سوی مسجد گام بر می دارد، خداوند متعال در مقابل هر گامی که بر می دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش می دهد و به همین میزان نیز درجات وی بالا خواهد رفت، و اگر در چنین حالتی بمیرد،‌ خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مأمور می نماید تا در قبر به دیدار او رفته، وی را بشارت دهند و در تنهایی قبر انیس او باشند و تا روز قیامت برای او طلب آمرزش کنند.»[13]
7. نجات از وحشت قبر:
امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«من اتمَّ رکوعَهُ لم یَدخُلْهُ وحْشَهُ القبْرِ»
«کسی که رکوعش تمام و کامل باشد هرگز دچار وحشت قبر نمی شود.»[14]
اما آثار نماز در قیامت:
8. مقبولیت دیگر اعمال در سایه نماز:
مولاعلی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه می فرماید:
«کلُّ شی من عملک تبع لصلاتک»[15] هر عملی پیرو نماز است از این رو عروج دیگر اعمال در سایه سار نماز میسر می شود«إن قبلت قبلت ما سواها و إن ردَّت ردت ما سواها»[16] اگر نماز مورد قبول واقع شود دیگر اعمال هم قبول می شود و اگر رد شود دیگر اعمال هم رد خواهد شد.
9. نماز توشه‎ آخرت:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«الصلاه زادُ للمؤمن من الدنیا الی الاخره»[17]
نماز زاد و توشه مؤمن در دنیا برای آخرت است.
10. عامل ورود به بهشت:
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«همانا پروردگار شما مهربان است، عمل کم را تقدیر می کند، هر آینه انسان دو رکعت نماز برای خدا بحا آورد، خداوند به سبب آن نماز او را وارد بهشت می کند.»[18]
11. معاف از عذاب و ورود بی حساب به بهشت:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:« قال الله ـ عزّوجل ـ اِنّ لعبدی علیّ عهداً اِن اقام الصلوه لوقتها اَن لا اُعَذِّبَهُ و اَن اُدخلهُ الجَنّه بغیر حساب»[19]
...... من تعهدی نسبت به بنده ام دارم که اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نکنم و بدون حساب او را به بهشت ببرم.
و از آن وجود نورانی در کلامی دیگر آمده که فرمود:
«کسی که چهل روز نمازهای خود را با جماعت به جا آورد، به طوری که یک تکبیره الاحرام از او فوت نشود، برای او آزادی از آتش جهنم و آزادی از نفاق نوشته می شود.»[20]
12. زینت آخرت:
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:«انّ الله ـ عزّوجل ـ قال: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ انّ الثمان رکعات التی یُصلّیها العبد اللیل زینهُ الآخره»[21]
خداوند متعال ثروت و فرزندان را زینت دنیا دانسته، ولی هشت رکعت نمازی که آدمی در آخر شب می خواند زینت آخرت است.
13. به سوی آتش رفتن نمازگزار ریا کار:
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: چون روز قیامت فرا می رسد، بنده ای را می آورند که اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا می کند؛ به وی می گویند، تو بدان جهت نماز گزاردی که تو را ستایش کنند، پس به ملائکه دستور می دهند او را به سوی آتش ببرید.[22]
14. عدم ملاقات با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در کنار حوض کوثر:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«لیس منّی من استخفَّ صلاته لا یردُ علیَّ الحوض لا و الله»[23] کسی که نماز را سبک شمارد از من نیست، به خدا سوگند که بر حوض مرا ملاقات نخواهد کرد.
15. سقوط در آتش:
مولا علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه در بیان جواب دوزخیان که پرسیده شد چه چیزی شما را بدوزخ کشانده می گویند ما از نماز گزاران نبودیم:«ما سللکم فی سقر قالوا لم نَکُ من المصلین»[24]
16. محشور شدن با قارون و فرعون و هامان:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«لا تضیعوا صلاتکم، فانّ من ضیّع صلاتهُ حَشَرَهُ الله قارون و فرعون و هامان ـ لعنهم الله و اخزاهم ـ و کان حقّاً علی الله ان یُدخِلَهُ النار مع المنافقین، فالویلُ لمن لم یحافظ صلاتهُ»[25]
نمازتان را ضایع نکنید، بدرستی که هر کس نماز خویش را ضایع کند، خداوند عزوجل او را با قارون و فرعون و هامان محشور می کند، خداوند به آنان لعنت کند و آنها را رسوا سازد، و بر خدا لازم است آنها را با منافق ها به آتش داخل کند، پس وای بر کسی که مواظب نمازش نباشد.
17. محرومیت از شفاعت:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:
«هر کس عمداً نمازش را ترک کند،‌ بر درب جهنم نامش در زمره دوزخیان نوشته می شود.»[26]
آثار فراوان دیگری هم در روایات درباره‎ نماز و یا کوتاهی کردن در باب نماز اشاره شده که به طور گذرا ذکر می کنیم:
ـ گلستان شدن قبر همانند باغی از باغ های بهشت در سایه خواندن نماز شب.
ـ ملاقات با پروردگار در پی محافظت بر نمازهای پنجگانه.
ـ دور ماندن از امان خدا و رسول او هنگام ترک عمدی صلات.
ـ حرام شدن جسد او بر آتش وقتی که گام بسوی نماز جمعه بر می دارد.
ـ شهادت قطعه ای از زمین که او بر آن سجده کرده و پیشانی بر خاک نهاده است.
ـ نماز جواز عبور از صراط.
اینها گوشه ای از آثار نماز و مواظبت بر آن و دقت در انجام کامل و تام این عبادت الهی است که این همه ثمرات را بدنبال خود دارد.[27]
________________________________________
[1] . وسائل الشیعه، ج 4، ص 27.
[2] . اعتقادات، علامه مجلسی، ص 29، به نقل از سر الصلوه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، ص 7.
[3] . عنکبوت، 45.
[4] . بقره، 45.
[5] . طه، 14.
[6] . بقره، 152.
[7] . تفسیر نور، ج 7، ص 330.
[8] . تفسیر کبیر فخر رازی، ج 4، ص 144، به نقل از تفسیر نمونه، ج 1، ص 515 (با تصرف و اضافات).
[9] . المیزان، ج 13، ص 242، ذیل آیه، نمونه، ج 12، ذیل آیه.
[10] . بقره، 255.
[11] . لئالی الاخبار، ج4، ص 1.
[12] . بحارالانوار، ج 79، ص 232.
[13] . وسائل الشیعه، ج 5، ص 372.
[14] . بحارالانوار، ج 6، ص 244.
[15] . نهج البلاغه، نامه 27، به نقل از کتاب رازهای نماز، آیه الله جوادی آملی، ص 18.
[16] . کافی، ج 3، ص 268، به نقل از کتاب«رازهای نماز» آیه الله جوادی آملی،‌ ص 10.
[17] . بحارالانوار، ج 79، ص 232، (فرازی از حدیث نقل شده است الصلاه .... ناء ....).
[18] . مستدرک سفینه البحار، ج 3، ص 147.
[19] . کنز العمال، ج 7، حدیث 19036.
[20] . محجه البیضاء، ج 1، ‌ص 244، قریب به همین مضمون در کتاب فتح العزیز، ج 4،‌ص 288.
[21] . بحارالانوار، ج84، ص 152، ثواب الاعمال، ص 41.
[22] . بحارالانوار، ج 69، ص 301.
[23] . وسائل الشیعه، ج 4، ص 24، چاپ آل البیت.
[24] . نهج البلاغه، خطبه 199، ترجمه دشتی.
[25] . بحارالانوار، ج 79، ص 202.
[26] . کنز العمال، ج 7، حدیث 19090.
[27] . اکثر روایات از معجم فقهی استفاده شده و آدرس ها بر اساس این نرم افزار می باشد.
رضا سعیدی پور - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه.