نسیم حیات
نسیم حیات

نسیم حیات

آداب و شرایط نماز در گفتار امام رضا(ع)

ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت غریبانه امام رضا علیه السلام روایتی از ایشان در خصوص آداب و شرایط نماز را تقدیم شما میکنیم:
1- هنگامی که برای انجام دادن نماز اراده نمودی ، پس با بی رغبتـی ، کـسالت ، خـواب آلودگی ، عجله ، به جا نیاور . 
2- با حالت حضور قلب و سکون و آرامش و تأنﹼی ، مشغول نماز شو .  
3- بر شما باد در نماز به صورت خشوع و خضوع .  
4- و خدا را مثل این که تو را می بیند به حساب آور ، زیرا اگـر تـو خـدا را نمـی بینـی همانا خدا تو را می بیند .  
5- با ریش و سایر اعضا و جوارحت و با جامه ات بازی مکن .  
6- چشمت را در هنگامی که ایستاده ای به موضع سجده بینداز .  
7- نمازی به جا آورید مثل این که نماز وداع است که دیگر موفق به ادای آن نمی شوی .  
8- بدان که همانا تو در برابر خداوند جّبار هستی ، بنابراین با چیـزی از اشـیاء بـه بـازی مشغول مشو و حدیث نفس مکن و قلبت را از همه چیز غیر از یاد خـدا و عبـادت او فارع کن ، و فقط باید به کار نماز بپردازی .  
9- هنگام نماز در حال قیام دستها را روی رانهای پایت قرار بده . 
10- و در شروع نماز تکبیر بگوی .  
11- و دستهایت را تا نرمة گوش بلند کن ، به طوری که انگشتهای ابهامت از گـوش و مقابل آن تجاوز نکند .  
12- و در قنوت نماز واجب ، دستهایت از سر تجاوز نکند و اما در نمـاز نافلـه و وتـر مانعی نیست  
13- هرگاه به رکوع رفتی ، پس دستهایت را به زانوهایت بگذار و انگشتانت را بگشا و دستهایت را جمع نموده از محاذی زانوها و پاها خارج مکن .  
14- هنگام برخاستن از رکوع ، به تمام قامت بایست ، تا مفاصلت تماماﹰ به مکان اصلی خود برگردد ، و عروق و رگها جا به جا شود .  
15- در سجده ، جبین و پیشانی و کف دستهایت را بر زمین بگذار .  
16- انگشتان دستهایت را هنگام سجده ببند و به طرف قبله قرار ده .  
17- هنگام نماز ، خمیازه مکش و دست و پا را دراز مکن و آروغ نزن و اگر این دو بر تو فشار آورند با جدّ و جهد از خود دفع کن و تحمل نما .  
18- و در حالی که در فشار از ادرار و مدفوع هستی به نمـاز نایـست و اگـر در نمـاز بودی و احساس فشار و ناراحتی از آنها نمودی ، پس از نماز منصرف شو ، مگر ایـن که خفیف باشد که توان تحمل آن را بدون زیان و ضرر به نمازت داشته باشی .  
19- وقتی که به نماز ایستادی با تمام توجه قلبی و با همة وجـودت بـه خداونـد روی آور ، تا خدا به تو روی آورد .  
20- و هرگاه خواستی برای نماز وضو بگیری وضویی کامل بساز .  
21- و هرگاه خواستی سجده کنی پیشانیت را بر خاک بگذار .  
22- هرگاه به نمازت روی آوردی و با توجه و حضور کامل قلبی به نمـاز ایـستادی و آداب و شرایط نماز را حفظ کردی و با همة وجودت به سوی خدا رفتـی ، او نیـز بـا همة رحمت و مغفرت و عنایتش به تو رو خواهـد آورد. و هرگـاه از خـدا روگـردان شدی و اعراض کردی ، خداوند نیز از تو روگردان شود.

منبع:

( بحـارالانوار ، ج ٨٤ ، ص204)
 

اهمیت نماز در سیره پیامبر اسلام (ص) و امام حسن (ع)

پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نماز

پیامبر بزرگوار اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ به حق، بنده حقیقی حضرت حقّ است، و به این معنا هر روز در پنج نوبت شهادت می دهیم«و اشهد ان محمّداً عبده و رسوله»، یعنی: گواهی می دهیم که حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ بنده و فرستاده اوست. حضرتش گوی سبقت را در این وادی بر همگان و از همگان ربوده و در این معنی و دیگر معانی الگو و اسوه می باشد، که:«لقدکان لکم فی رسولِ اللهِ اسوةٌحسنةٌ.[1]»، یعنی: هر آنچه وجود رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای شما الگوی نیکویی می باشد. در احوالش چنین نقل کرده اند:«کان النّبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ اذا قام الی الصلوة یربد وجهه خوفاً من الله تعالی و کان لصدره اولجوفه أزیز کأزیز المرجل»، یعنی: پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ هر گاه که به نماز می ایستادند چهره اش به جهت خوف از خداوند تغییر می کرد، و صدایی همچون جوشش دیگ از درون حضرت شنیده می شد.[2] عایشه همسر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می گوید: شبی حضرت از رختخواب برخاست و مشغول مناجات شد تا نزدیک صبح عبادت کرد و پس از آن گریه های سختی سر داد، به حضرت عرض کردم: چرا خودت را به زحمت می افکنی در حالی که خداوند، گناهان گذشته و آینده تو را بخشیده است؟ فرمودند: ای عایشه! آیا به پاس این همه نعمت بنده شکرگذاری نباشم.[3] در ابتدای وحی آنقدر بر پنجه پا به عبادت ایستاد تا پای مبارکش ورم کرد و آیه نازل شد:«طه(1) ما انزلنا علیک القرآن لتشقی(2).[4]»، یعنی ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به سختی بیفکنی. و نیز روایت شده است:«کان اذا قام الی الصلوة کأنّه ثوب ملقی»، یعنی: وجود مبارک پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هرگاه به نماز می ایستاد، گویا جامه ای پهن شده به روی زمین بود.[5]
علاّمه مجلسی در«حیوة القلوب» می نویسد: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ وقتی شب می خواست بخوابد، آب وضو را نزدیک سر خود می گذاشت و سر آب را می پوشاند و مسواک را زیر فراش خود قرار می داد، و قدری می خوابید و چون بیدار می شد، نظر به اطراف آسمان می کرد، و آیات آخر سوره آل عمران را تلاوت می فرمود، سپس مسواک می کرد و وضو می گرفت، و چهار رکعت نماز می خواند، و رکوع و سجود را به قدری طول می داد که گویا سر از رکوع بر نخواهد داشت، و همچنین سجود را طول می داد، و به رختخواب برمی گشت، و قدری می خوابید، سپس بیدار شده و باز نظر به آسمان می کرد، و آیات را می خواند و مسواک می کرد، و وضو می گرفت و به همان طریق چهار رکعت نماز خوانده و باز به رختخواب برمی گشت و قدری می خوابید و باز برمی خواست، و به همان آداب عمل می کرد .و نماز وتر و نافله صبح را می خواند و سپس به مسجد برای ادای نماز صبح می رفت.[6]
استمداد از نماز در رفع مشکلات زندگی:
«و عن حذیفة قال: کان رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ اذا حزبه امر فزع الی الصّلاة»، یعنی: حذیفه گوید: شیوه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ چنان بود که چون مشکلی برای او پیش می آمد، به نماز پناه می برد، و از آن استعانت می جست.[7] «و عن النبّی ـ صلّی الله علیه و آله‌ ـ قال: کانوا یعنی الانبیاء یفزعون اذا فزعوا الی الصّلاة»، از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و اله ـ روایت شده که فرمودند: پیامبران خدا چنان بودند که چون دچار نگرانی می شدند به نماز پناه می بردند[8].«و عن الذین الدّرداء قال: کان رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ اذا کانت لیلة ریح کان مفزعه الی المسجد حتّی یسکن، و اذا حدث فی السّماء حدث من کسوف شمس او قمر کان مفزعه الی الصّلاة»، یعنی: ابو درداء گوید: رسم رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ چنان بود که چون شبی باد سهمگینی می آمد به مسجد پناه می برد، تا آرام گیرد، و چون در آسمان کسوف و خسوفی اتّفاق می افتد به نماز پناه می برد.[9]
در احوالات اصحاب رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و بزرگان نیز می نویسند که: در سختی ها و مشکلات و مصائب به نماز پناه می بردند، و از آن استمداد می جستند که از باب نمونه به این روایت توجّه کنید. از ابن عبّاس روایت شده که در مسیری می رفت که خبر مرگ فرزندش را به او دادند[10]. در این وقت او از مرکب پیاده شد و به کناری رفت و دو رکعت نماز به جای آورد و بازگشت و آنگاه گفت: ما همان کاری را که خدا به ما دستور داده بود انجام دادیم که می فرماید:«و استعینوا بالصبر و الصّلاة ...[11].»

امام حسن (علیه السلام) و نماز

در مناقب ابن شهر آشوب و روضة الواعظین روایت شده است که امام حسن ـ علیه السّلام‌ ـ هر گاه وضو می ساخت، بندهای بدنش می لرزید، و رنگ مبارکش زرد می گشت سبب این حال را از آن حضرات پرسیدند فرمود: سزاوار است بر کسی که می خواهد نزد ربّ العرش به بندگی بایستد آن که رنگش زرد گردد و لرزه بر اندامش افتد. چون به مسجد می رفت وقتی که نزد در می رسید سر را به سوی آسمان بلند می کرد، و می گفت:«الهی ضیفک ببابک یا محسن قد اتیک المسیء فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم»، یعنی: ای خدای من، این مهمان تو است که بدرگاه تو ایستاده، ای خداوند نیکوکار بنزد تو آمده بنده تبه کار، پس درگذر از کارهای زشت و ناستوده من، به نیکیهای خود ای کریم[12].
لباس نمازگزار در کلام امام مجتبی(علیه السّلام):
هر گاه امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ می خواست نماز بخواند، زیباترین لباس خود را می پوشیدند. شخصی پرسید ای فرزند رسول خدا!! چرا زیباترین لباس خود را در نماز می پوشی؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:«انّ الله جمیلٌ یحبُ الجمال، فاتجمّل لِربّی، و هو یقول:«خذوا زینتکم عند کلّ مسجد» فاحبّ ن البس اجود ثیابی»، یعنی: خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد، و به همین جهت من لباس زیبا برای راز و نیاز با پروردگارم می پوشم، که او می فرماید: زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگیرید[13]. پس به همین علّت دوست دارم، که زیباترین لباسم را«هنگام نماز» بپوشم[14].

پی نوشت:

[1] . سوره احزاب (33)/ 21.
[2] . فلاح السائل/161، بحارالانوار/ ج 84/ 248.
[3] . مشکاة الانوار/ 35، بحارالانوار/ ج 84/ 262.
[4] . سوره طه(20)/1 و2.
[5] . فلاح السائل/161، بحارالانوار/ ج84/248.
[6] . نقل از کتاب ارزش و اهمّیّت نماز به زبان ساده، 45 و 46.
[7] . تفسیر الدّر المنثور/ ج 1/ 67.
[8] . همان مأخذ.
[9] . همان مأخذ.
[10] . در روایت دیگری دارد که خبر مرگ برادرش«قثّم» را به او دادند.
[11] . تفسیر الدّر المنثور/ ج1/ 67.

[12] . منتهی الآمال/ ج 1/ باب چهارم/ فصل دوم/ ص 161.
[13] . سوره اعراف(7)/ 31.
[14] . تفسیر عیّاشی/ ج 2/ 14، طبق نقل از، بحارالانوار/ ج 83/ 175.

منبع:سایت اندیشه قم

معنا و مفهوم نماز در روایتی از حضرت امیر علیه السلام

خداوند در قرآن کریم هدف از خلقت انسان را  پرستش و عبادت معرفی میکند و این عبادت خود اسراری دارد که غیر از آداب و احکام آن است . احکام عبادت، همین واجبات است که در کتاب های فقهی و رساله ها بیان شده است، مانند واجبات و ارکان نماز . اما اسرار عبادات ارواح و باطن های عبادت است که با باطن انسان در ارتباط است و انسان با باطن عبادت محشور می شود .
برای پی بردن به اسرار معنا و مفهوم نماز در ذیل روایتی از حضرت امیر بیان شده که توجه شما را به این روایت جلب می نمایم:
جابر بن عبدالله انصارى گوید: روزى به همراه مولاى متّقیان، امام على علیه السلام بودم، شخصى را دیدیم که مشغول نماز است، حضرت به او خطاب کرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مى‌دانى که چگونه و براى چه مى‌باشد؟
اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟
حضرت فرمود: آرى، به حقّ آن کسى که محمّد صلّى الله علیه و آله را به نبوّت مبعوث گردانید، نماز داراى تأویل و مفهومى است که تمام معناى عبودیّت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض کرد: پس مرا تعلیم فرما.
امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تکبیر آن است که خداوند، سبحان و منزّه است از این که داراى قیام و قعود باشد.
دومین تکبیر یعنى؛ خداوند موصوف به حرکت و سکون نمى‌باشد.
سومین تکبیر یعنى؛ نمى‌توان خداوند را به جسمى تشبیه کرد.
چهارمین تکبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمى‌شود.
پنجمین تکبیر مفهومش آن است که خداوند، نه محلّ خاصى دارد و نه چیزى در او حلول مى‌کند.
ششمین تکبیر معنایش این است که زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
و هفتمین تکبیر یعنى؛ بدان که خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى أبعاد و جوارح نیست.
سپس در ادامه فرمایش خود فرمود:
معناى رکوع آن است که مى‌گویى: خداوندا! من به تو ایمان آورده‌ام و از آن دست بر نمى‌دارم، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از رکوع بر مى‌دارى و مى‌گوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده‌اى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستى مطلق تویى.
و هنگامى که سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاک آفریده‌اى؛ و سر بلند کردن از سجده یعنى؛ مرا از خاک خارج گردانده‌اى.
و همین که دومین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاک بر مى‌گردانى؛
و چون سر بلند کنى گویى: و مرا از درون همین خاک در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مى‌گردانى.
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهل‌بیت او علیهم صلوات الله مى‌باشد.
و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، که در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.


پی نوشت:

مستدرک الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5/ بحار الانوار:، ج 84، ص 253، ح 38.

اسرار نماز -آیت الله جوادی آملی